نصیحت کردن ممنوع و ما هم روزی پیر می شویم
نصیحت کردن ممنوع
نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونیهای جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق میشود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل میدهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتیشان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانوادهها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری میبایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیدههای جدید در زندگی، انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است میرهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرسزا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرسزا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد میشوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم میکند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق میافتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث میشود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط میتواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان میبایستی اقدامات زیر را انجام دهند. - او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. - به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. - از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. - به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. - خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع میشود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . - به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق میافتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی میدهد پا به دوران بزرگسالی مینهد. او اینکه میخواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانشآموز نوجوانشان صمیمانهتر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمیها و کاستیهایش قبول داشته باشید. کاستیهای رفتاری او را همچون نقاط قوت و تواناییهایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقههای خاص و عقاید قابل ارائه است، نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیدهاش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به سادهترین وجه ممکن مینگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بیاهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه میزند. ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما میشود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه میزند. در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید و نظر او را نسبت به وظایف محولهاش جویا شوید. از دادن پند و اندرز مستقیم خودداری کنید: نوجوانان از شنیدن نصیحت و اندرز مستقیم و اینکه آنها را یکجا ارائه کنید و اشکالات رفتاری و گفتاریشان را تذکر بدهید گریزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بینقص میدانند و تحمل شنیدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غیر مستقیم نسبت به اعمال و رفتار نادرستشان آگاه کنید ارد بزرگ در این رابطه میگوید :
صدها راه برای پند و اندرز دادن وجود دارد اما بیشتر بدترین گونه آن ، که همان رو راست پند گفتن است را برمی گزینیم .. آزادی عمل به نوجوانتان بدهید همچنان که به کودک نوپا اجازه میدهیم تا گاهی خود به تنهایی راه رفتن را امتحان کند و دفعاتی هم به زمین افتد، باید به نوجوان هم اجازه داد که تا حدودی پیامدهای رفتارهایش را تجربه کند و طعم برخی سختیها را چشیده و برای زندگی مقاوم شود. برای ارتباط با نوجوان وقت کافی بگذارید: نوجوانان نیازمند توجه هستند، آنها میخواهند صحبت کنند. اعتراض کنند و از هیجانات و اتفاقاتی که در مدرسه میافتد و یا از دوستانشان میشنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان این ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و یا مربی بیشتر باشد خرسندی آنها بیشتر شده و امکان ارتباط نادرست و غلط آنها کمتر خواهد شد. توجه به تاثیر مشکلات اجتماعی: مشکلات اجتماعی تاثیرات ناخوشایندی بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدین و مربیان در بهبود شرایط اجتماعی، تاثیر تلاشهایتان را در خانه و مدرسه کمرنگ میکند. انرژی سرشار نوجوانان نیاز به تخلیه دارد: در این سنین نوجوان دارای انرژی فراوان جسمانی است، بخشی از این انرژی در غریزه جنسی نهفته است که در شروع دوران نوجوانی به طریق مقبول اجتماع قابلیت ندارد. نوجوان مقادیر دیگری از انرژی جسمانی خود را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه مبارزه طلبی، حادثهجویی و .. تخلیه میکند. تشویق نوجوانان به انجام ورزشهای مختلف، شرکت در فعالیتهای الگوسازی برای آنان و تحریک آنها بر همانندسازی با آن الگوها باعث میشود تا آنها انرژی خود را به طریق منطقی تخلیه کنند. وضعیت تحصیلی نوجوان را پیگیری کنید: در این سنین ممکن است که فرزند شما نسبت به درس اظهار بیعلاقگی نماید و به اموری مثل افراط در ورزش کردن، رسیدگی به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانکه می دانید پند، اندرز، سرزنش و مقایسه با دیگران کارساز نیست.. لذا علت بیتوجهی او را نسبت به درس جستجو کرده و سعی در برطرف نمودن مشکل کنید. آموزش مهارت در برقراری روابط اجتماعی: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به تعلق داشتن خود در گروه کودکان و یا بزرگسالان سردرگم میشوند و ممکن است که در میان جمع خانواده یا دوستان و آشنایان، رفتارهای بزرگتر از سن و یا گاهی کودکانه از خود بروز داده و روابط اجتماعی پسندیدهای برقرار نکنند، که با شرکت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنایان مهارت روابط اجتماعی او را افزایش دهید؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهای دو نفره بروید و در بسیاری از روابط اجتماعی نظیر آشنا شدن با دیگران، خرید کردن از مغازه، پیدا کردن نشانی یک موسسه و درخواست انجام کاری از یک اداره با وی تمرین عملی کنید. استقلال طلبی نوجوان: نوجوان میخواهد از قید و بندهای دوران کودکی که او را به خانوادهاش متصل کرده است، جدا شود و الگوهای جدیدی را جایگزین آنان کند. از طرفی نیز شدیدا به خانواده وابسته است و میخواهد که توقعاتش را برآورده کنند. لذا حس استقلالطلبی خود را با مخالفت، مقاومت کردن و لجبازی با والدین و مربیان نشان میدهد و این نیاز نوجوان برای شما مشکلآفرین میشود. برای برخورد با این رفتار نوجوان، بهترست همیشه با او به لحنی صحبت کنید که احساس نکند برایش تصمیمگیری میکنید به خاطر داشته باشید که نوجوان از نصیحت خوشش نمی آید به قول ارد بزرگ : اندرز جوان باید کوتاه ، تازه و داستان وار باشد . پس اگر ناگزیر به نصیحت کردن شدید با زبان خودش با او صحبت کنید نه از موضع بزرگی و برتری آزادی را به تدریج و متناسب با سنی که دارد به او عطا کنید و نظارت غیر مستقیم داشته باشید و اگر زمانی دریافتید که از آزادی شما، سوء استفاده کرده به او تذکر داده و او را متوجه اعمالش بکنید. بدانید که حذف آزادی، برای یک مدت کوتاه میتواند برایش آموزنده باشد.
ما هم روزی پیر می شویم
مسئولان باید هر چه سریع تر مقدمات جلوگیری از بحران سالخوردگی و پیرسالی را فراهم کنند، این را ما نمی گوییم، آمارها و اعداد و ارقام نشان می دهند. طی سالهای اخیر با کنترل علمی رشد جمعیت در ایران که اکنون با نرخ رشد جمعیتی کشورهای توسعه یافته پهلو به پهلو می زند و نیز بالا رفتن میزان امید به زندگی، مسائل در ارتباط با جوانان از جمله بحران جوانی، اوقات فراغت جوانان، امکانات دانشگاهی برای تحصیل جوانان و...در حال تبدیل به مسائل پیرسالان و سالخوردگان است.
آمار جدید سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) که بتازگی منتشر شده گویای این مدعاست. این گزارش می گوید، آمار رشد جمعیت ایران در سال 2005 کمتر از یک درصد یعنی 86/0 درصد تخمین زده می شود.
همچنین آمده است نرخ رشد جمعیت ایران نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه پایین تر بوده و به نرخ رشد کشورهای پیشرفته نزدیکتر شده است. بر این اساس نرخ رشد جمعیت آمریکا 92/0، استرالیا 87/0، آلمان صفر ، فرانسه 37/0، انگلستان 28/0، روسیه 37/0، چین 58/0 و ژاپن 05/0 درصد است. در این گزارش می خوانیم میانگین سنی جمعیت ایران در سال جاری 23/24 سال بوده که 68 درصد در فاصله سنی 64-15 و 1/27 درصد نیز زیر 14 سال هستند.
نگاهی به آمار مرگ و میر کودکان، مهاجرت و در نهایت امید به زندگی نیز جالب توجه است؛ کاهش مرگ و میر کودکان به دلیل بالا رفتن استانداردهای پزشکی به 58/41 مرگ به ازای هر هزار تولد و نیز کاهش مهاجرت به 64/2 از هر هزار نفر ایرانی و افزایش امید به زندگی به 96/69 سال برای مردان و 4/71 سال برای زنان، همه و همه تصویر شفافی از آینده بافت جمعیتی کشور را پیش روی ما قرار می دهند.
به زبان ساده تر زاد و ولد در حال کاهش چشمگیر و مرگ و میر در حال طی کردن سیر نزولی است، همچنین امید به زندگی به خاطر توسعه در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از جمله بهداشت، احساس امنیت و... در حال افزایش است. پژوهش های مختلفی که در این زمینه انجام گرفته نشان می دهند، کشور ما در سال 2050 جمعیتی پیر و سالخورده خواهد داشت.
بنابراین از همین حالا باید به فکر مسائل و مشکلات اساسی آن زمان بود، زیرا در غیر این صورت نه تنها نخواهیم توانست افتخار کنیم که به شاخصه ای دیگر از توسعه یافتگی دست پیدا کرده ایم، بلکه چنین موقعیتی می تواند عملا تبدیل به یک تهدید جدی شود.
۱ - باید توجه داشت برای برنامه ریزی در زمینه جمعیت، زمان 40-35 ساله اصلا زمانی طولانی محسوب نمی شود.
۲ - به نظر می رسد برنامه ریزان و سیاستگذاران در همه حوزه ها باید نگاهی جدی به بافت و ترکیب جمعیتی در سالهای آتی داشته باشند، چرا که در غیر این صورت بسیاری از انرژی ها، برنامه ها و هزینه ها هدر خواهد رفت.
به عنوان مثال توسعه فضاهای آموزشی اگر چه اکنون امری حیاتی به نظر می رسد، اما طی سالهای آینده به دلیل رشد منفی جمعیت دانش آموزان و دانشجویان، عملا کمتر مورد توجه خواهد بود.
۳ - شاید معتقد باشید تامین نیروی کار و تامین نیروی انسانی طی آن سالها به مدیران همان سالها ارتباط پیدا می کند.
اما تجربه دیگر کشورها نشان داده است احتیاج به نیروی کار تا چه اندازه می تواند بدنه کشور را تحت فشار قرار دهد و حتی مسئولان به ناچار مجبور به تغییر بافت جمعیتی شوند، بسیاری از کشورهای اروپایی را می توان در این زمینه مثال زد.
۴ - عدم توجه به نیازهای سالخوردگان و پیرسالان نه تنها امنیت روانی و جسمی آنها را به خطر می اندازد و عملا امید به زندگی را تبدیل به شاخصه ای برای یاس می کند، دیگر اقشار اجتماعی را هم تحت فشار قرار داده و حوزه آسیب های اجتماعی را جابه جا می کند. در این زمینه مرور حساسیت های کشورهای توسعه یافته خالی از لطف نیست؛ شهرک های سالمندان، خانه های هوشمند برای سالمندان، اولویت های قانونی برای سالمندان و...
در اینجا باید به یه جمله اندیشمند بزرگ ارد بزرگ اشاره کنم که میگوید:دودمان بی نیا و مرد کهن ، به هزار آیین اهریمنی گردانده می شود .
به هر حال من هم امیدوارم مسئولین کشور برای رفاه حال سالمندان و ارزش نهادن به مقام آنها برنامه ای اصولی ایجاد کنند
نباید یادمان برود ما هم روزی پیر می شویم. از قدیم گفته اند پدربزرگ ها و مادربزرگ ها برکت خانه اند. این حکمت عامیانه یادمان باشد: شاید فردا دیر است.
نظرات
ارسال یک نظر